به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ببین و بخون، ” جان سخت“سریالی به کارگردانی و نویسندگی مصطفی تقیزاده و تهیهکنندگی سعید خانی میباشد که از پلتفرم نمایش خانگی فیلم نت در حال پخش است. این سومین همکاری تقی زاده با خانی میباشد. تقی زاده ساخت سریال معمایی جنایی” حرفه ای ” را برای نمایش خانگی و فیلم اجتماعی” زرد” و فیلم کمدی” سال گربه” را در کارنامه خود دارد.سریال «جان سخت» از نظر سبک روایت و تمرکز بر روابط انسانی، به اولین فیلم مصطفی تقیزاده، یعنی «زرد» شباهت دارد. «زرد» نیز داستان گروهی از جوانان را روایت میکرد که یک حادثه زندگی آنها را دگرگون میکند. سریال با کلی شخصیت آغاز می شود و در همان ابتدا از تماشاگر می خواهد با این شخصیتها همراه شود؛ اتفاقی که هرگز رخ نمی دهد چراکه بدلیل عدم شخصیت پردازی مناسب در فیلمنامهای الکن مخاطب شناختی از آنها پیدا نمیکند. از لحاظ روابط، فضای داستان شبیه فیلمهای حدود سه دهه قبل است، جوانانی که همگی در یک محله کوچک پایین شهر زندگی میکنند و همه از کار و بار هم خبر دارند. محلههایی مخلوط از لات های عربده کش و نوازندگان خیابانی. باور چنین فضایی در تهران امروزی برای مخاطب سخت است. علاوه بر اتمسفر نامأنوس داستان، انتخاب بازبگران فیلم هم فاجعه است؛ از الناز حبیبی و مهرداد صدیقیان گرفته تا مجتبی پیرزاده و ماهور الوند. سن این بازیگران هیچ تناسبی با نقش هایشان ندارد. از سوی دیگر تمامی این جوانان خواه ورزشکار باشند مثل فرزاد و وحید خواه اهل ساز و موسیقی چون اشکان الگوی رفتاری مشترک آنها مصرف متداول سیگار و الکل، روابط عاطفی و دوستی رایج با جنس مخالف و رها بودن و عدم تعلق به خانواده میباشد. دوستان فرزاد یعنی ۴ پسر با ۲ دختر براحتی شب و روز درکنار هم در گلخانه بابای اشکان و در اصطلاح پاتوق خود با یکدیگر سر میکنند بدون آنکه به پدر و مادر خود پاسخگو باشند و اینگونه فیلمساز بسیار زیرکانه روابط محرم و نامحرم را عادی جلوه میدهد؛ یادمان بیاید زمانیکه که نگار از برخورد و سیلی زدن ثریا شوکه شده و در دمانگاه زیر سرم میرود و بجای پدرش اشکان و دو دوست دیگرشان بالای سر او هستند.
داستان از تور کویرگردی عدهای جوان شروع میشود که در یک محله در پایین شهر زندگی میکنند. جوانان داستان دو تیم شش و سه نفره هستند. در این دو تیم دو پسر که از کودکی با هم کَل دارند، عاشق یک دختر هستند. دختر پس از به هم زدن رابطهاش با یکی از پسرها بنام وحید، اکنون با دیگری فرزاد برقرار کرده و قصد ازدواج دارند. وحید به تحریک دو دوست دیگرش با فرزاد گلاویز میشود و بر اثر ضربات مشت فرزاد به قتل میرسد. فرزاد هنگام فرار از مرز دستگیر شده و به زندان میافتد. حامد یکی از برادران خانوادهی مقتول خواهان قصاص است اما پدرش برای آزادی پسر بزرگش_ احمد_ که در زندان است، به عنوان شاکی خصوصی ده برابر دیه را طلب میکند تا از قصاص بگذرد. ادامه داستان ماجرای دوستان فرزاد برای جور کردن پول دیه میباشد.
داستان ” جان سخت” از یک مثلث عشقی شروع میشود؛ دو پسر جوان که دلباخته یک دخترهستند. سوژهای تکراری و کلیشهای از نوع فیلمهای فارسی قبل از انقلاب.” جان سخت ” گویی طبق یک قانون نانوشته که تبدیل به یک روتین در سریالهای نمایش خانگی شده اولین داستان خود را با سر و صدا و بحران و قتل ومرگ آغاز میکند. گویی فیلمساز همچون سایر سازندگان سریالهای نمایش خانگی میپندارد خشونت عاملی برای ایجاد جذابیت است و هرچقدر صحنههای خشونت آمیز بیشتر شود فرد خشن جذاب تر و سریال بیشتر دیده میشود این درحالیست که واقعا این میزان خشم و اتفاقات خشن در جامعه ما وجود ندارد. فیلمساز باید بپذیرد خشونت عنوان یک فعل ضدقانونی و غیراخلاقی میباشد و این باور باید از ابتدای اثر در تارو پود اثر تنیده باشد و نفی خشونت کند، نه اینکه خشونت امری جذاب برای ادامه دیدن اثر شود. ” جان سخت” از این حیث نامش در کنار سریالهایی چون” داریوش” و ” گرون زنی” قرار میگیرد که صرفا از پوسته خشونت عریان برای هیجان آنی، بهره برده و کارکرد اصلی آن را نادیده گرفته است.
در ” جان سخت” همانند بسیاری از آثار سینمایی و نمایش خانگی عدالت فردی جای عدالت قانونی و اجتماعی را میگیرد. حامد بعنوان پسری عاصی با دوستان لات وحید چنان در خیابان رژه موتورسواران سیاه پوش قمه بدست را نمایش میدهند که گویی در تهران دهه ۴۰ زندگی میکنند. در طول فیلم حاجد بارها تأکید میکند اگر حامد قصاص نشود خودش او را میکشد. این گروه همان اراذل و اوباشی هستند که حضورشان مغرضانه هنوز در شبکه نمایش خانگی پررنگ است تا حس عدم امنیت و آسایش و هرج و مرج در جامعه را به مخاطب القا کنند. همچنین دوستان فرزاد بخاطر جور کردن پول دیه به هر کار خلاف و غیراخلاقی از جمله دزدیدن ماشین و یا گرفتن فیلمهای الکی و نمایشی از آدمهای بظاهر بدبخت و بیچاره و جمعکردن پول از مردم برای مثلا کمک به آنها کوتاهی نمیکنند تا بدین وسیله فیلمساز بگوید هدف کاملا وسیله را توجیه خواهد کرد.
در پایان باید گفت در فضای بی در و پیکر شبکه نمایش خانگی که باوجود هشدارهای دلسوزان عرصه فرهنگ و هنر عملا هیچ نظارتی بر آن نیست” جان سخت” با زیرپاگذاشتن ارزشهای اخلاقی، عرفی و فرهنگی میخواهد با ویترینی از بازیگران شناخته شده در قالب یک داستان جوانانه مخاطب را جذب کند. ” جان سخت” تا قسمت دهم حرفی برای گفتن ندارد حتی فلش بک به زمان قبل از انقلاب و نمایش گذشته ثریا و رضا و رحیم و توسل فیلمساز به صحنههای زائد کاباره و نوشیدن مکرر مشروب اصلا برای مخاطب جذابیتی ندارد و همچون وصله ای ناجور فقط برای پرکردن زمان فیلم به داستان سنجاق شده است بویژه آنکه به هیچ عنوان دلیلی که برای نفرت ثریا از رحیم در گذشته آنها مطرح میشود ، قابل درک و باور نیست. با بازشدن پای فرهاد اصلانی به داستان و ماجرای الماس سیاه شاید” جان سخت ” بتواند در ۵ قسمت پایانی کمی هیجان داشته باشد، باید دید سریال در ادامه میتواند مخاطبی را که به هردلیلی داستان را تا بدین جا دنبال کرده است، راضی کند یا خیر.
پایان/*
.